این روزگار قلب منو چاک دادخوردم زمین و روبروم وایستادگفت که دستام رو بگیر وتا دستام رو بردم سمتش خندید و فا دادآ همه به ظاهر گرم ولی نظاره گرنگاه شادشون به دردم اضافه کرداون ها که داشتن تو عقده می مردناون ها که سر سفره ما لقمه می خوردنتا اینو فهمیدن ، ما زمین خوردیمتماشا می کردن و تخمه می خوردنمنم جواب دادم با یه آه بلنداون ها نشستن و منم تو راه قلماونایی که منو به حال خودم رهام کردن تو دردام ناله کنمفعلا مهم هدفه ولی وقتش می رسهکه زندگینامشونو پاره کنمبکوب پاهات و محکم روی زمین و باز، بگواینجا تازه اول مسیره روی پات، بمونانتهای این مبارزه برد با ماستبه جمب وقت نیست پاشوبگو من ادامه می دممن ادامه می دم تو این قصه بیدارمواسه صد تا آلبوم تکست و بیت دارمادامه می دم تا وقتی حرف ،هستآتشفشان رو نمی شه با برف بستله شدم وقتی باید غنچه می دادمحالا، توی اوج درد و اوج بیدادمولی ،تا الان هم به درد هام فرجه می دادمببین من یه پا برج میلادمادامه می دم ، مرز ها رو می شکنماینو می گم به اون ها که حرف هامو می شنونتو زیرزمینم اینجا خونمو ساختمادامه می دم تا وقتی جونم رو باختمهرکی بهم ضربه زدبخشیدم بی شکهر چی زخمی تر وحشی تر می شمواسه رسیدن به هدفی که پی اشمرپ رو می ذارم کنار، ولی به یه شرطوقتی رپ فارس رو بسازم و بمیرمطرفدار ها زیر جنازم رو بگیرنبشینن همگی کنار تابوتبگن یاس همیشه به یاد ما بودبکوب پاهات و محکم روی زمین و باز بگواینجا تازه اول مسیره روی پات، بمونانتهای این مبارزه برد با ماستبه جمب، وقت نیست پاشو بگو من ادامه می دماونکه پای خونواده.جنگیدخاطرات مثل کوله بار سنگینرو دوشمه، هنوزم عذابم می دهولی، به زندگی باز هم جوابم اینههی، زندگی چی کار کردی با منتو این و بهم بگو تو نامردی یا مناینم __فصل کوچ__...
ادامه مطلبما را در سایت __فصل کوچ__ دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : payizan21o بازدید : 120 تاريخ : جمعه 30 دی 1401 ساعت: 18:20